عمریست با سکوتی پر از غم و فریاد در برهوت بی کسی , تنها مانده ایم ودر کنار درخت خشک زندگی عاشقا نه و بی صبرانه چشم انتظار نشسته ایم و با غربت چشمهای خسته خود به جاده بی انتهای پر از مه می نگریم تا شاید قاصدکی خوش خبر بیاید و مژده آمدنت را برایمان بیاورد که ما هر روز و هر لحظه در انتظار طلوع خورشیدعدالتت نشسته ایم, ای گل نرگس